Pages

۱۳۹۲ اسفند ۱۲, دوشنبه

اَبه‌پیِر کیست؟!


اولین باری که رفتم پاریس زن‌عموم دستبند توی عکسو بهم داد. تا هفته‌ی پیش فکر می‌کردم که اَبه پیِر خودش یه بی‌خانمان (هوم‌لس) بوده و توی سرمای سال ۲۰۰۷ پاریس مرده و بعد از مرگش بنیادی به اسمش بنانهاده شده. این تو ذهنم بود و هروقت هرکس ازم می‌پرسید، این چیه تو دستت، می‌گفتم این بابا هوم‌لس بوده و فلان و بهمان. بیشتر هم زمانی می‌نداختم دستم که خودمو یه جورایی هوم‌لس می‌دونستم. برای من هوم‌لس وقتیه که مثلا ندونی یه ماه دیگه کجا قراره بخوابی. اتاقه؟ خونه‌ست؟ چادره؟ خیلی هم ربطی به مسائل اقتصادی نداره، بعضی اوقات گیرت نمی‌یاد. مجبور می‌شی هی عوض کنی. خلاصه. همه دستشون یه موبایله که هر دقیقه یه چیزی رو پیغامیو نوتیفیکیشن فیسبوکی و اینا رو باهاش چک می‌کنن، ولی هیچ‌وقت، خودم یا اونایی که ازم پرسیدن داستان این اَبه‌پیِر چیه، نیگاه نکردیم توی اینترنت ببینیم داستان چیه.
بالاخره پریروز توی مترو وقتی که این دوستمون داشت رد می‌شد و گدایی می‌کرد چک کردم. دوستمون توی دستش یک کاغذ (سند) بود که نشون می‌داد کودکی ۵ ساله داره و کار نداره و تقاضای کمک می‌کرد. اینجا رسمه که گداها همراهشون یک کاغذی که وضعیتشون رو نشون می‌ده دارند، گاهی اوقات حتی حرف هم نمی‌زنن، کاغذو می‌ذارن‌و می‌رن، بعد برمی‌گردن پولارو (اگر باشه) و کاغذارو ( که همیشه هست) جمع می‌کنن.

گوشی‌مو در‌آوردم، یا نه، اصلن داشتم باهاش ورمی‌رفتم، که رفتم ویکیپدیا ببینم بابا اصلن کیه این اَبه‌پیِر! این بابا کیشیش بوده. اما نه هرکیشیشی. فعال حقوق بی‌خانمان‌ها بوده. یه‌جورایی کلی هم چپ بوده واسه‌ی خودش. ویکیپدیا نوشته که فعالیت اجتماعی‌ش بیشتر چپ‌گرایانه بوده و این با مشی واتیکان ناسازگار بوده. و پس از مرگش در سال ۲۰۰۷ هیچ بیانیه‌‌ای از طرف پاپ صادر نشده که هیچ بلکه حتی روزنامه‌ی رسمی واتیکان به‌نام رومان‌آبزرور در این باره سکوت کرده.
آقای پیر بنیانگذار امائوس در پاریس بوده که در سال ۱۹۴۹ آغاز بکارکرد. وظیفه‌شون کمک به فقرا و بی‌خانمان‌ها بوده. سازمانی سکولار.

اوج شکوفایی مهربانی و رافت اَبه سال ۱۹۵۴ است که در سرمای پاریس آن سال، وقتی که بی‌خانمان‌ها در خیابان‌های پاریس می‌مردند و پرو‌ژه‌ی اسکان آن‌ها شکست خورده بود، یک فوریه‌ی همان سال نطقی بیادماندنی در رادیو لوکزامبورگ داد و از روزنامه‌ی محافظه‌کار فیگارو که به‌گفته‌ی وی خوانندگانش قدرتمندان بودند خواست تا گفته‌هایش را چاپ کند.
٬٬دوستان، بشتابید برای کمک، زنی ساعت ۳ صبح از سرما مرد، کنار پیاده‌روی بلوار سباستوپول. هر شب بیش از دوهزار نفر با سرما مواجه‌اند، بدون غذا، بدون نان، تعدادی تقریبا لخت‌اند. به چیزی بیشتر از شرایط اضطراری احتیاج است!٬٬
این مدل مبارزه با فقر و کمک به فقرا و بی‌خانمان‌ها مدلی‌است که بیشتر در فیلم‌ها دیده می‌شه، ولی بودند و هستند انسان‌هایی که هنوز به آن‌ها برای پیش‌برد چنین حرکتایی احتیاج است. آیا در ایران اَبه‌پیِر داریم؟ حالا که به‌زودی تمامی نهادها خصوصی خواهد شد و در کشوری مثل ایران شکل‌گیری نهادهای مدنی کار آسانی نیست، آیا فکر کرده‌ایم بعد از شوکی که سری جدید خصوصی‌سازی‌ها که آقای روحانی خیلی محکم‌تر و سازمان‌داده شده‌تر آن را دنبال می‌کند، ایجاد خواهد کرد چگونه می‌توانیم از دیگریِ بی‌خانمان دفاع کنیم؟!