هممون این کابوسو داشتیم، جلوی چندین نفر
هستیو بیهیچ دلیلی یا حالا هر چی لختی. شرم، عصبانیت، کفن عرق کردهٔ هراس و بعدش
بنگ! بیداریو رها و گیج. اما به جای ترس از برهنگی در منظر عموم، لارا
پانانک با ورود به دنیای
جوانان ناتوریست بریتانیا، اون رو در آغوش گرفته. مجموعهای که کار کرده پرترههایی
بطرز شگفت انگیزی صمیمانه از اقلیتی به حاشیه رانده شده هستند، جایی که یکی از
حداقل استانداردهای قابل صرف نظر جامعه در حمایت از آزادی و حس هویت دور انداخته
شده است.
چیزی که همیشه این عکسها در من انگیخته اینه که چقدر فعالیتهای
مطلقا دنیوی نشان داده شده در اونها - کِیف اندکی در خوردن غلات یا فوتبال دستی
بازی کردن است ولی نکته دقیقا همین جاست - در این دنیای برهنگی هنجار است.
چگونه پروژه شکل گرفت؟
به این ایده وقتی رسیدم که داشتم روی پروژههایی
راجع به جوانی و بلوغ کار میکردم. فکر کردم که ناتوریستهای جوان بریتانیایی گروه
خوبی برای نگریستن به این ایده با نادیده گرفتن کلیشهٔ ناتوریسم هستند.
چطور دنبال سوژه رفتید؟ ایجاب اونها به پٌز گرفتن سخت بود؟ یا سوژههای
نمایشی طبیعی بودند؟
پیداکردن سوژهها خیلیتر از اونی بود که از
اول انتظار داشتم. در ابتدا سراغ ناتوریستهای بریتانیایی رفتم و با اعضاشون دیدار
کردم و به کمپهایی که برای سایتهای ناتوریستی سازماندهی میکنند رفتم. بهرحال
فهمیدم که همهٔ اعضا زیر ۳۰ نیستند و نمیخواستم خودمو به برنامه هاشون تحمیل کنم. اعضا اغلب بیعلاقه
به مشارکت بودند و بنابراین از طریق رسانههای افرادی که باهاشون تو کمپها آشنا
شده بودم، فرومها و وبلاگها، تحقیق بیشتری کردم.
با افراد تماس گرفتم و براشون پروژهام رو توضیح دادم و باهاشون تو
خونه هاشون برای گرفتن پرتره دیدار کردم و برای دونستن اینکه اولین بار چطور
به ناتورالیسم علاقه پیدا کردند.
بعدش به تعدادی سایتهای ناتورالیستی دسترسی پیدا کردم و سفرهایی
برای آوردن اونهایی که ملاقات کرده بودم ترتیب دادم. خیلی کار سختی بود چون تمامی
سایتها از سیاست عکاسی نه پیروی میکردند. خیلی جالب بود آوردن غریبهها به کمپ و
خستگی در کردن با این قضیه که چطور علاقه شون به برهنگی باعث اتحادشون شده.
برای فهم اینکه چطور سوژهٔ من ناتورالیستی است و برای جلب اعتمادشان
تصمیم گرفتم خودم هم لخت بشم. در واقع این کار به سوژه هام اجازه داد که حس کنن من
آسیب پذیره هستم. خیلی راحت بودند و قادر بودیم بدون هیچ احساس عدم امنیتی یا ترس
از قضاوت ارتباط برقرار کنیم.
جالب بود کشف اینکه درواقع ناتوریستها سوژهٔ نمایشی نیستند و جلب
اعتماد آنها خیلی خیلی مشکل بود. برای خیلی، دنیای ناتوریسم گریزی از دنیای
روزمره است.
ناتوریستها به داشتن بلوغ بیشتری مشهور هستند، آیا میخواستی این
خیال رو اصلاح کنی؟
من هدفی برای اصلاح هیچ کلیشهای ندارم، به سادگی میخواستم ایده را
کاوش کنم. فکر کردم که جالب بود که این هر یک از این جوانان به دلیلی ناتوریست
هستند، دلایلی مختلف، که همه خیلی شخصی بودند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر